به گزارش مشرق، «مه لقا خانم!»؛ این پاسخ خیلی از سوالهایی بود که در این فصل از سریال «نون.خ» وسط بحثهای جدی و تحلیلی و زلزله و رویدادها مطرح میشد و همه روستا همزبان یک اسم را میآوردند! مه لقایی که شب اول مراسم ختم و یادبودش برگزار شد تا بدانیم در این فصل غایب است، ولی گویی این بار از هر زندهای زندهتر بود و اینگونه مادرزن نورالدین در سریال اگرچه از دنیا رفته بود اما بارها و بارها در سریال از او یاد شد و حتی بیش از کاراکترهای دیگر در ذهن مخاطب جا باز کرد.
«مه لقا خانم» اما همان فریده سپاه منصور است که در فصل اول سریال شاهد حضور تحسینبرانگیز و متفاوتش بودیم و حالا به بهانه پایان فصل دوم سریال و شوخیهای جالبی که با این کاراکتر شد و نقش او را در این فصل همچنان پررنگ نگه داشت، به گفتگو با او نشستیم که خیلی سرزنده و شوخ طبع به سوالات جواب داد.
کرد تقلبی بودم!
فریده سپاهمنصور همان ابتدا در پاسخ به اینکه چرا در این فصل از سریال حضور نداشته است، به مهر گفت: شاید به این دلیل که در فصل قبل از من درباره کار در شهرستان پرسیده بودند و من گفتم نمیتوانم به شهرستان بروم. کار در شهرستان برای من خیلی سخت است و من سنم برای آن مناسب نیست.
وی در ادامه با شوخی بیان کرد: شاید هم دلیلش این بود که من در میان آنها که همه از کردهای شهرستانها بودند، کرد تقلبی بودم! ولی شرایط کار در شهرستان خیلی سخت است مخصوصاً کار در کرمانشاه که هوای سردی دارد و من اکنون ۷۳ ساله هستم. کار را هم باید جدی گرفت و نمیتوان توقع داشت که مثلاً همه با یک نفر در شهرستان همکاری کنند. در کل هم با مناطق سردسیر مشکل دارم و خاطرم میآید چند سال پیش برای پروژهای به شهرستان رفته بودیم و بیمار شدم.
یادبودم از مراسم یادبود باباپنجعلی بهتر بود
بازیگر نقش مه لقا خانم در «نون.خ» که در این فصل و در قسمت اول برای او یادبود و ختم هم گرفته شد، درباره اینکه چقدر این فصل از سریال را دوست داشته است، گفت: هر شب سریال را میدیدم و قسمت اول برایم خیلی جالب بود، حتی فکر میکنم یادبود و ختمی که برای من گرفتند از یادبودی که برای بابا پنجعلی در «پایتخت ۶» گرفته شد جالبتر بود!
وی که اولین بار در فیلم سینمایی «مهمان مامان» نقش یک زن کرد را بازی کرده بود با مقایسه آن نقش با مه لقا خانم «نون.خ»، گفت: من آنجا بین عدهای فارس، نقش یک کرد را بازی کردم و اینجا بین یک عده کرد بودم و شاید تقلبی بودنم بیشتر به چشم آمد! (می خندد)
خاطرهای از «مهمان مامان»
سپاهمنصور درباره تلاشهایش برای فیلم «مهمان مامان» نیز گفت: درست خاطرم هست که حدود یک ماه و ۱۰ روز روی دیالوگهایم برای فیلم «مهمان مامان» کار کردیم. یک نفر جملههای مرا به کردی کرمانشاهی میخواند و من هم تکرار میکردم. بعضی روزها صبح ساعت ۵ یا ۶ بیدار میشدم نوارهای کردی را گوش میدادم و تا عصر تمرین میکردم. آنقدر این جملات را تکرار میکردم که یک روز وقتی به دخترم گفتم «کی میای خانه؟» با تعجب پرسید چرا لحنم عوض شده است. بعد از نمایش فیلم هم خیلیها فکر کردند اصالتاً کرد هستم و از این بابت خیلی خوشحال بودم چون دوست نداشتم از نوع بیانم ناراحت شوند یا اعتراض کنند و بگویند ما اینگونه حرف نمیزنیم.
وی در پاسخ به اینکه به شکل گزیدهای در سینما و تلویزیون بازی دارد، توضیح داد: من نقش هر پیرزنی را بازی نمیکنم. گاهی نقش یک زن فلج و لال را پیشنهاد میدهند و میگویند این نقش برای خود شما نوشته است. نقشهایی میدهند که براساس حضور من در فیلمهای قبلیام مثل «ساحره» یا دیگر فیلمها طراحی میشود. این نقشها بازیگر را در تله میاندازد و او را کلیشه میکند. من برای اینکه نقشم را بدانم کل فیلمنامه را میخوانم، حتی اگر نقش من چهار سکانس باشد اما باید همه فیلمنامه را بخوانم تا ببینم بودن و نبودن این نقش چه تأثیری در روند فیلمنامه دارد.
بیشتر از اینکه نقش قبول کنم، رد میکنم
سپاه منصور درباره این حساسیت روی کار و انتخاب نقش با بیان اینکه هنوز خود را بازیگر تئاتر میداند، گفت: این حساسیتها مال یک بازیگر است. اگر بازیگر حوصله نداشته باشد پس نباید نقش بازی کند. من بیشتر از اینکه نقش قبول کنم نقشها را رد میکنم، چون باید بدانم نقشی که بازی میکنم در کجای جهان ایستاده است.
وی اضافه کرد: خیلی وقتها هم وقتی پشت سر هم نقشهای مشابه پیشنهاد میشود و من رد میکنم همکارانم ایراد میگیرند و میگویند مگر فکر میکنی به دیگران چه پیشنهاد میشود، اما من دوست دارم نقشهایی بازی کنم که بعد از آن، مردم به یادم باشند.
نمیتوانم برای پول کار کنم
سپاه منصور درباره اینکه چقدر ممکن است به دلیل مسائل مالی نقشی را بپذیرد، گفت: گاهی به خودم نهیب میزنم که نقشی را برای پولش بپذیرم تا پساندازی برایم باشد اما نمیتوانم خودم را راضی کنم.
وی درباره اینکه چقدر علاقه دارد سریالهایی مثل «پایتخت» یا «نون.خ» که وجوه قومیتی در آنها پررنگ است، ببیند، گفت: «نون.خ» از دل سازندگانش برآمد و به همین دلیل هم مردم با آن رابطه برقرار کردند. سریالهایی که قومیتها در آنها حضور دارند برای همگان جذاب است، خود من مثلاً دوست دارم بدانم در یزد مردم چه مناسکی دارند یا بلوچها چطور زندگی میکنند. این قومیتها را باید جدی بگیریم چون ایران فقط به تهرانیها تعلق ندارد.
این بازیگر که این روزها بیشتر در منزل است و سعی میکند به دلیل کرونا بیرون نرود، در پایان این گفتگو درباره تحمل این دوران بیان کرد: واقعیت این است که من ۱۲ سال است سیگار را ترک کردهام اما همچنان در سنی هستم که ممکن است آسیبپذیر باشم. به همین دلیل سعی میکنم در خانه بمانم و بیرون نروم که نه ناقل باشم و به کسی بیماری را انتقال دهم و نه خودم بیمار شوم. ممکن است دلمان بگیرد یا کلافه شویم، ولی وقتی فکر میکنم کاری که میکنیم حرکتی جمعی است به آدم لذت میبخشد.